آیا ترمیم دندان می تواند به مشکلات فکی کمک کند؟
ترمیمهای دندانی و مشکلات فکی ـ گیجگاهی: آیا واقعاً مؤثرند؟
اختلالات مفصل فکی ـ گیجگاهی (Temporomandibular Disorders – TMD) مجموعهای از مشکلات بالینی است که مفصل فک، عضلات جونده و ساختارهای مرتبط را درگیر میکند. این اختلالات یکی از شایعترین علل دردهای مزمن در ناحیه صورت و فک (دردهای غیردندانی) به شمار میروند و میتوانند کیفیت زندگی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهند. منشأ درد میتواند عضلانی (میوژنیک)، مفصلی (آرتروژنیک) یا ترکیبی از هر دو باشد. از آنجا که نحوه تماس دندانها با یکدیگر (اکلوژن) مستقیماً بر بیومکانیک و موقعیت مفصل فک تأثیر میگذارد، این پرسش همواره مطرح بوده است که آیا مداخلات دندانپزشکی ترمیمی از یک پُرکردگی ساده تا بازسازی کامل قوس دندانی میتوانند به درمان یا کنترل این مشکلات کمک کنند. پاسخ کوتاه و ساده به این پرسش «گاهی بله، اما نه همیشه» است. شواهد علمی و راهنماهای بالینی مدرن، تصویری پیچیده و چندوجهی را نشان میدهند که در آن، ترمیمهای دندانی جایگاهی مشخص اما محدود دارند.
قیمت ترمیم دندان در تهران (جدول هزینه)
مکانیزمهای احتمالی اثرگذاری ترمیم دندان بر فک
چگونگی تأثیر ترمیمهای دندانی بر کاهش علائم TMD را میتوان از طریق چند مکانیزم اصلی توضیح داد:
۱. تعدیل تماسهای اکلوزالی: وجود تماسهای ناهماهنگ یا زودرس (Premature Contacts)، مانند یک پُرکردگی یا روکش بلند، میتواند مسیر بسته شدن فک را منحرف کند. این انحراف، عضلات جونده را وادار به فعالیت نامتقارن و بیش از حد میکند تا فک را به موقعیت حداکثر تماس دندانی (Maximum Intercuspation) برسانند. این فعالیت مزمن عضلانی منجر به خستگی، اسپاسم و درد میشود. بازسازی دقیق شکل تاج دندان و حذف این تداخلات، به فک اجازه میدهد تا در یک مسیر فیزیولوژیک و بدون استرس بسته شود و نیروها به شکل متوازنتری در سراسر سیستم جونده توزیع شوند.
۲. بازگرداندن ارتفاع عمودی از دسترفته: ارتفاع عمودی اکلوزال (Vertical Dimension of Occlusion – VDO) فاصله بین فک بالا و پایین در هنگام تماس کامل دندانهاست. در بیمارانی که به دلیل ساییدگی شدید (مانند دندانقروچه یا براکسیسم)، اروژن اسیدی یا از دست دادن دندانهای خلفی دچار کاهش VDO شدهاند، فک پایین بیش از حد بسته میشود. این امر میتواند منجر به چرخش کندیل به سمت عقب و بالا شده و به بافتهای حساس پشت دیسک مفصلی (ناحیه رترودیسکال) فشار وارد کند که سرشار از عروق و اعصاب است و باعث درد و التهاب مفصل شود. بازسازی ارتفاع از دسترفته با روکش یا سایر ترمیمها، کندیل را در موقعیت مناسبتری قرار داده و فشار را از روی مفصل برمیدارد.
- تثبیت موقعیت فک: در مواردی که به دلیل از دست دادن چند دندان (بهویژه در نواحی خلفی) یا جابجایی شدید دندانها، حمایت اکلوزالی خلفی از بین رفته است (Posterior Bite Collapse)، فک پایین ثبات خود را از دست میدهد. این بیثباتی میتواند منجر به حرکات غیرطبیعی و افزایش بار روی مفاصل شود. استفاده از روکش، بریج (پل دندانی) یا پروتزهای متکی بر ایمپلنت، با ایجاد یک «پشتیبان» باثبات برای فک، به آن اجازه میدهد تا در یک موقعیت قابل تکرار و پایدار قرار گیرد و از فشار بیش از حد بر مفاصل جلوگیری میکند.
شواهد درباره ترمیمهای موضعی (پُرکردگی، روکش تکدندانی)
با وجود منطق بیومکانیکی قوی، شواهد علمی سطح بالا برای حمایت از ترمیمهای موضعی به عنوان درمان اصلی TMD محدود است.
- فقدان کارآزماییهای بالینی تصادفی (RCTs): انجام چنین مطالعاتی با چالشهای اخلاقی و عملی مواجه است؛ برای مثال، نمیتوان به شکل تصادفی برای یک گروه از بیماران ترمیمهای «نادرست» قرار داد تا با گروه دیگر مقایسه شوند. به همین دلیل، بیشتر دادههای موجود از گزارشهای موردی (Case Reports) یا سری موارد (Case Series) به دست آمدهاند که از نظر قدرت شواهد در سطح پایینتری قرار دارند.
- نتایج مطالعات مشاهدهای: در یک سری مورد که بر روی ۸۵ دندان خلفی به شدت فرسوده انجام شد و ارتفاع عمودی آنها با استفاده از کامپوزیت به صورت مستقیم بازسازی شد، نتایج امیدوارکننده بود. در دوره پیگیری ۳۵ ماهه، بیماران بهبود قابل توجهی در شاخصهای درد (بر اساس مقیاس دیداری درد – VAS) و عملکرد فک گزارش دادند. با این حال، این مطالعه گروه کنترل نداشت و نمیتوان با قطعیت گفت که بهبود صرفاً ناشی از ترمیم بوده است.
- توصیه راهنماهای بالینی: مقالات مروری و راهنماهای بالینی معتبر، مانند آنچه توسط انجمن دندانپزشکی آمریکا (ADA) منتشر شده، تأکید دارند که این مداخلات باید تنها «در صورت وجود نیاز ترمیمی» (مثلاً پوسیدگی یا شکستگی دندان) انجام شوند و نه با هدف اولیه درمان TMD. به عبارت دیگر، اگر دندانی نیاز به روکش دارد، باید آن را به گونهای ساخت که با بایت هماهنگ باشد، اما نباید یک دندان سالم را صرفاً برای تنظیم بایت تراشید و روکش کرد.
بازسازی کامل دهان و تنظیم بایت
در موارد پیچیدهتر، بازسازی کامل دهان (Full-Mouth Rehabilitation) ممکن است به عنوان بخشی از درمان در نظر گرفته شود.
- کاهش علائم در موارد شدید: در بیمارانی که دچار فرسایش گسترده دندانی، بینظمی شدید بایت (مالاکلوژن) یا کاهش شدید ارتفاع عمودی هستند، بازسازی کامل با استفاده از روکشهای متعدد میتواند به شکل مؤثری علائم درد، صدای مفصل (کلیک) و حس ناهماهنگی بایت را کاهش دهد. یک مطالعه با پیگیری ۱۲ ماهه بر روی ۲۰ بیمار که تحت بازسازی کامل قرار گرفتند، بهبود آماری معنیدار در شاخصهای درد و عملکرد فک (مانند شاخص هلکیمو) گزارش کرد.
- نقش در مالاکلوژنهای اسکلتی: کلینیکهای تخصصی جراحی فک و صورت نیز گزارش دادهاند که در بیمارانی که علت اصلی مشکل آنها یک مالاکلوژن شدید (مانند دیپ بایت یا اپن بایت اسکلتی) است، بازآرایی کامل بایت چه به تنهایی و چه در ترکیب با جراحی ارتوگناتیک میتواند با توزیع مجدد نیروها، فشار را از روی ساختارهای مفصلی به شکل قابل توجهی کاهش دهد.
اسپلینت، ارتودنسی و تطابق اکلوزالی در مقایسه با ترمیم
مهم است که مداخلات ترمیمی را در کنار سایر روشهای مدیریت اکلوزال قرار دهیم.
- یافتههای مرور سیستماتیک کوکرین: یک مرور جامع در سال ۲۰۲۴ که ۵۷ کارآزمایی بالینی تصادفی را تحلیل کرد، به این نتیجه رسید که شواهد قطعی برای برتری مداخلات اکلوزالی (مانند اسپلینت یا تراش دندانها) نسبت به درمانهای غیرفعال (مانند دارونما یا گروه کنترل بدون درمان) وجود ندارد. با این حال، همین مرور نشان داد که اسپلینتهای اکلوزالی (Occlusal Splints) در گروههای خاصی از بیماران، بهویژه آنهایی که درد عضلانی ناشی از دندانقروچه دارند، مؤثر هستند. در مقابل، تراش انتخابی دندانها (Occlusal Adjustment) که یک روش غیرقابل برگشت است، شواهد حمایتی بسیار کمی دارد و امروزه به ندرت توصیه میشود.
- تأکید بر درمانهای محافظهکارانه: دستورالعملهای معتبر جهانی (مانند ADA و NHS انگلستان) همگی بر یک رویکرد مرحلهای تأکید دارند: درمانهای «قابل برگشت و محافظهکارانه» باید همیشه خط اول درمان باشند. این درمانها شامل آموزش بیمار، فیزیوتراپی فک (تمرینات کششی و تقویتی)، مدیریت استرس، دارودرمانی (مسکنها و شلکنندههای عضلانی) و استفاده از اسپلینتهای اکلوزالی است. مداخلات ترمیمی غیرقابل برگشت تنها زمانی باید در نظر گرفته شوند که درمانهای خط اول شکست خورده باشند و شواهد واضحی مبنی بر نقش اکلوزال در ایجاد مشکل وجود داشته باشد.
خطرات و محدودیتها
مداخلات ترمیمی بدون خطر نیستند و میتوانند وضعیت را بدتر کنند.
- آسیب ناشی از خودِ درمان: جلسات طولانی دندانپزشکی که نیازمند باز نگهداشتن دهان برای مدت طولانی است، خود میتواند باعث کشیدگی عضلات و رباطها شده و یک دوره درد حاد مفصلی (شعلهور شدن TMD) را آغاز کند.
- عوارض تنظیم نادرست: تنظیم نادرست ارتفاع عمودی یا ایجاد تماسهای زودرس جدید میتواند سیستم جونده را دچار اختلال کرده و درد و مشکلات مفصلی را تشدید کند. افزایش بیش از حد ارتفاع عمودی میتواند باعث درد عضلانی و احساس خستگی در فک شود.
- ماهیت چندعاملی TMD: مهمترین محدودیت این است که بسیاری از بیماران با بایت به ظاهر ایدهآل نیز از TMD رنج میبرند. این نشان میدهد که اکلوژن تنها یکی از عوامل احتمالی در کنار استرس، عوامل روانی، عادات پارافانکشنال (مانند جویدن ناخن)، تروما و حتی عوامل ژنتیکی است. بنابراین، تمرکز صرف بر ترمیم دندانها بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، یک رویکرد تقلیلگرایانه و غالباً ناموفق است.
راهنمای عملی برای کلینیسینها
یک رویکرد منطقی و مبتنی بر شواهد باید شامل مراحل زیر باشد:
۱. تشخیص دقیق و جامع: قبل از هر اقدامی، باید علت اصلی درد فک مشخص شود. آیا مشکل از عضلات است، از دیسک و استخوان مفصل، یا ترکیبی از آنها؟ آیا عوامل روانشناختی یا مرکزی نقش دارند؟ این کار با معاینه دقیق بالینی، لمس عضلات، گوش دادن به صداهای مفصل، و در صورت لزوم، استفاده از ابزارهای تشخیصی پیشرفته مانند رادیوگرافی (CBCT برای ارزیابی استخوان) و MRI (برای ارزیابی دیسک و بافت نرم) انجام میشود.
۲. طرح درمان ترکیبی: اگر تشخیص داده شود که عامل اصلی، یک تداخل اکلوزالی واضح، فقدان ارتفاع عمودی یا بیثباتی فک است، آنگاه ترمیم دندان یا بازسازی کامل میتواند بخشی از یک طرح درمان جامع باشد. این طرح درمانی اغلب باید با سایر مدالیتهها مانند فیزیوتراپی، مدیریت رفتار و استفاده از اسپلینت درمانی همراه شود.
3. اولویت با درمانهای برگشتپذیر: راهنماهای بالینی به وضوح توصیه میکنند که درمان با روشهای برگشتپذیر آغاز شود. برای مثال، استفاده از یک اسپلینت سخت شبانه (Stabilization Splint) میتواند به آرامسازی عضلات و یافتن یک موقعیت باثبات برای فک کمک کند. اگر علائم بیمار با اسپلینت بهبود یافت، این خود شاهدی بر نقش اکلوژن بوده و میتوان با اطمینان بیشتری به سمت ترمیمهای دائمی حرکت کرد.
4. برنامهریزی دقیق برای بازسازیهای گسترده: در مواردی که نیاز به بازسازی کامل دهان است، برنامهریزی دقیق حیاتی است. استفاده از مومآپ تشخیصی (Diagnostic Wax-up) روی مدلهای گچی، ساخت پروتزهای موقت برای ارزیابی عملکرد و زیبایی، و ثبت دقیق رابطه فکی با استفاده از فیسبو (Facebow) و آرتیکولاتور، اقداماتی ضروری برای پیشگیری از شکست و عوارض جانبی هستند.
جمعبندی
ترمیمهای دندانی میتوانند یک ابزار قدرتمند در مدیریت بیماران منتخب مبتلا به TMD باشند، بهویژه زمانی که شواهد روشنی از ارتباط مشکل با ناهماهنگی بایت، فرسایش شدید دندانی یا بیثباتی قوس فکی وجود دارد. این مداخلات با توزیع مجدد نیروها و بازگرداندن یک عملکرد بیومکانیکی سالم، میتوانند به کاهش درد و بهبود عملکرد کمک کنند. با این حال، شواهد علمی کنونی قویاً از این رویکرد حمایت میکنند که مداخلات ترمیمی غیرقابل برگشت باید به عنوان خط دوم یا سوم درمان، پس از شکست درمانهای محافظهکارانه و بر اساس یک تشخیص دقیق و چندعاملی، به کار روند. همه بیماران TMD کاندیدای مناسبی برای درمانهای ترمیمی نیستند و یک مداخله نادرست یا زودهنگام میتواند نه تنها بیفایده باشد، بلکه وضعیت بیمار را پیچیدهتر و بدتر کند.
لیست پزشکان مرتبط:
- رها رادفردکترا دندانپزشک | تهران
- مریم اخیانیدکترای دندانپزشک | تهران
- محمدرضا زارعدکترا دندانپزشک | تهران
- بهروز مشهدی رحیمیدکترا دندانپزشک | تهران
- حمید آهنگریدکترا دندانپزشک | تهران
- محمدمهدی حائری اسدیدکترا دندانپزشک | تهران
- مهدی کریمیجراح و دکترای دندانپزشک زیبایی - ایمپلنت - فلوشیپ زیبایی از دانشگاه Genova ایتالیا- فلوشیپ تخصصی ایمپلنت از ICOI آمریکا - فلوشیپ لیزر از دانشگاه Aachen آلمان | تهران
- آزاده خلجیاندکترای دندانپزشک | تهران
- سمیرا فرنیاجراح و متخصص دندانپزشک | تهران
- ایمان رشندکترای دندانپزشک | تهران